سهراب سپهری
تاریخ تولد: ۱۵ مهر سال ۱۳۰۷ خورشیدی مطابق با ۷ اکتبر ۱۹۲۸ میلادی در شهر کاشان کشور ایران
تاریخ مرگ: ۱ اردی بهشت ۱۳۵۹ خورشیدی مطابق با ۲۱ آوریل ۱۹۸۰ میلادی در شهر تهران کشور ایران
زمانیکه از نسل میرزا نصرالله خان سپهری که نخستین رئیس تلگرافخانه کاشان بود. پدرش اسدالله و مادرش ماهجبین نام داشتند که هر دو اهل هنر و شعر بودند باشی مگر کسی جز سهراب میتوانی بشوی؟!
سهراب تنها یک مرد سختکوش و نقاش نبود وی یک شاعر نیز بوده که نخستین مجموعهٔشعر نیمایی او مرگ رنگ نام داشت.
علاقه ی سهراب به سفر و فرهنگ مشرقزمین او را راهی هندوستان،پاکستان، افغانستان، ژاپن و چین نمود. حتی مدتی در ژاپن زندگی کرد و رمز و راز هنر حکاکی روی چوب را فراگرفت. سهراب با اشتیاقی که به شعر داشت به آموختن و ترجمه شعرهای کهن چینی و ژاپنی نیز میپرداخت.
سال ۱۳۳۶ سهراب به سمت اروپا سفر کرد و مدتی در پاریس و لندن ماند در مدرسه هنرهای زیبای پاریس در رشته ی لیتوگرافی نام نویسی کرد و زمانیکه پورس تحصیلی اش قطع شد به کار در زمینه ی پاک کردن شیشه های ساختمان ها مشغول شد.
تحصیل سهراب سپهری
دوره ابتدایی را در دبیرستان خیام کاشان و متوسطه را در دبیرستان پهلوی کاشان و پس از فارغ التحصیلی در خرداد ۱۳۲۲ در دوره ی دوسالانه ی دانش سرای مقدماتی پسران به استخدام اداره فرهنگ کاشان در آمد. پس از دریافت مدرک دیپلم راهی تهران شد و به تحصیل در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران پرداخت و همزمان به استخدام شرکت نفت در آمد البته پس از هشت ماه استعغا داد. پس از فارغالتحصیلی نشان درجه اول علمی را دریافت کرد. دومین مجموعهٔ شعر خود را با عنوان زندگی خواب ها منتشر کرد. پس از آن به فعالیت در ادارهٔ کل هنرهای زیبا (فرهنگ و هنر) مشغول شد و در هنرستانهای هنرهای زیبا نیز تدریس میکرد.
علاقه ی من به سهراب سپهری
سفر و خلق آثار هنری کار در زمینه های مختلف و ترجمه ی اشعار کهن برگزاری نمایشگاههای بسیار و کتابهایی که از سهراب به جا مانده اند
برخی از کتابهای او چنین میباشند: «تا انتها حضور»، «سهراب مرغ مهاجر» و «هنوز در سفرم»، «بیدل، سپهری و سبک هندی»، «تفسیر حجم سبز»، «حافظ پدر، سهراب سپهری پسر، حافظان کنگره»، «نیلوفر خاموش: نظری به شعر سهراب سپهری» و «نگاهی به سهراب سپهری».
نمایشگاه های سهراب
از جمله نمایشگاههای نقاشی که سهراب سپهری در آنها حضور داشت، یا نمایشگاه انفرادی وی بودند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
اولین دوسالانهٔ تهران (فروردین ۱۳۳۷)؛
دوسالانهٔ ونیز (خرداد ۱۳۳۷)؛
دو سالانهٔ دوم تهران (فروردین ۱۳۳۹، برندهٔ جایزهٔ اول هنرهای زیبا)؛
نمایشگاه انفرادی در تالار عباسی تهران (اردیبهشت ۱۳۴۰)؛
نمایشگاه انفرادی در تالار فرهنگ تهران (خرداد ۱۳۴۱، دی ۱۳۴۱)؛
نمایشگاه گروهی در نگارخانه گیل گمش (تهران، ۱۳۴۲)؛
نمایشگاه انفرادی در استودیو فیلم گلستان (تهران، تیر ۱۳۴۲)؛
دوسالانهٔ سان پاولو (برزیل، ۱۳۴۲)؛
نمایشگاه گروهی هنرهای معاصر ایران (موزه بندر لوهار، فرانسه، ۱۳۴۲)؛
نمایشگاه گروهی در نگارخانه نیالا (تهران، ۱۳۴۲)؛
نمایشگاه انفرادی در نگارخانه صبا (تهران، ۱۳۴۲)؛
نمایشگاه گروهی در نگارخانه بورگز (تهران، ۱۳۴۴)؛
نمایشگاه انفرادی در نگارخانه بورگز (تهران، ۱۳۴۴)؛
نمایشگاه انفرادی در نگارخانه سیحون (تهران، بهمن ۱۳۴۶)؛
نمایشگاه گروهی در نگارخانه مس تهران (۱۳۴۷)؛
نمایشگاه جشنوارهٔ روایان (فرانسه، ۱۳۴۷)؛
نمایشگاه هنر معاصر ایران در باغ مؤسسه گوته (تهران، خرداد ۱۳۴۷)؛
نمایشگاه دانشگاه شیراز (شهریور ۱۳۴۷)؛
جشنوارهٔ بینالمللی نقاشی در فرانسه (اخذ امتیاز مخصوص، ۱۳۴۸)؛
نمایشگاه گروهی در بریج همپتن آمریکا (۱۳۴۹)؛
نمایشگاه انفرادی در نگارخانه بنسن نیویورک (۱۳۵۰)؛
نمایشگاه انفرادی در نگارخانه لیتو (تهران، ۱۳۵۰)؛
نمایشگاه انفرادی در نگارخانه سیروس (پاریس، ۱۳۵۱)؛
نمایشگاه انفرادی در نگارخانه سیحون تهران (۱۳۵۱)؛
اولین نمایشگاه هنری بینالمللی تهران (دی ۱۳۵۳)؛
نمایشگاه انفرادی در نگارخانه سیحون تهران (۱۳۵۴)؛
نمایشگاه هنر معاصر ایران در «بازار هنر» (بال، سوییس، خرداد ۱۳۵۵)؛
نمایشگاه انفرادی در نگارخانه سیحون تهران (۱۳۵۷).
مرگ سهراب
سهراب سپهری در سال ۱۳۵۸ به بیماری سرطان خون مبتلا شد و به همین سبب در همان سال برای درمان به انگلستان رفت، اما بیماری بسیار پیشرفت کرده بود و وی ناکام از درمان به تهران بازگشت. او سرانجام در غروب دوشنبه ۱ اردیبهشت سال ۱۳۵۹ در بیمارستان پارس تهران به علت ابتلا به بیماری سرطان خون درگذشت. صحن امازاده سلطان علی بن محمد باقر در روستای مشهد اردهال واقع در اطراف کاشان میزبان ابدی سهراب گردید.
در ابتدا یک کاشی فیروزهای در محل دفن سهراب سپهری نصبشد، و سپس با حضور خانواده وی سنگ سفید رنگی جایگزین آن گردید که بر روی آن قسمتی از شعر «واحهای در لحظه» از کتاب حجم سبز با خطاطی رضا مافی حکاکی شده بود:
به سراغ من اگر می آیید
نرم و آهسته بیایید
مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من
این سنگ در مهر ۱۳۸۴ با بیدقتی کارگران و به علت سقوط مصالح ساختمانی بر روی آن شکست و با سنگ سفیدرنگ دیگری که سعی شدهبود با سنگ قبلی شباهت داشتهباشد تعویض شد. در ۲۹ اسفند ۱۳۸۷، سنگ بزرگتر سیاهرنگی بر روی سنگ سفید نصب گردید.